شرح دوران :
نیست راحت این زمان انسان ، و حیران از جفا
حذف شد در هر کجا ، آن جمع خوبان از جفا
رفته هر خوبی که باران است از الفت و مهر
شد کویری این جهان ، آتش فروزان از جفا
هر کسی در فکر اين باشد تو را تیغی زند
شد تمسخر هر محبت ، عشق و عرفان از جفا
هر کسی خوبی کند ، گویند نادان است او
ظلم بر همنوع شد ، این عقل دوران از جفا
کم ببینی عادل ، بخشنده ای ، در این جهان
قرن ما شد اوج لجبازی انسان از جفا
آن محبت ، مهر و الفت ، دوستی ها پس کجاست
می رسد این دوره بر یک روز پایان از جفا
شعر الفت یا محبت ، شد قدیمی قصه ای
بی وفایی را ببین در نوجوانان از جفا
از جفا آيد ستم ، هر مهر و رحمی می رود
نور باران می شود غم های تابان از جفا
کتاب طبیعت موجود ، صفحه 228
عشق، زبان مشترک...
برچسب : نویسنده : drmmbokharaei بازدید : 236