( خیام از مستی و شادی می گوید۔در دنیایی که هم ظالم تشویش دارد و هم مظلوم،آرامش است که گوهر نایاب جهانیست ):یک جرعه می کهن ز ملکی نو بِهوز هرچه نه می طریق بیرون شو بِهدر دست به از تخت فریدون صد بارخشت سر خم ز ملک کیخسرو بِهخیام بخوانید, ...ادامه مطلب